می شود آدم همه ی هم نوعانش را بدون استثنا دوست داشته باشد؟
من بارها این سوال را از خودم پرسیده ام .
بی شک پاسخش منفی ست و حتی شاید خلاف طبیعت ،
عشق به انسانیت تنها یک نقاب است
که پشت آن حسی از خودخواهی و خودپرستی نهفته .
فئودور داستایوسکی/.
می شود آدم همه ی هم نوعانش را بدون استثنا دوست داشته باشد؟
من بارها این سوال را از خودم پرسیده ام .
بی شک پاسخش منفی ست و حتی شاید خلاف طبیعت ،
عشق به انسانیت تنها یک نقاب است
که پشت آن حسی از خودخواهی و خودپرستی نهفته .
فئودور داستایوسکی/.
فکر میکرد موفق میشود ، با تمام تلاش رو به جلو حرکت میکند و
در نهایت یک روز مزه ی خوشبختی را میچشد؛
تمام تصورش در این خلاصه میشد که "من با بقیه فرق میکنم"
دریغ از اینکه این تصور متعلق به تمام ما آدم های معمولی ست . . .
تمام ما در درون خود ندایی داریم که ما را صدا میزند و به ما میگوید:
تو متفاوتی /.
نویسنده باید بکوشد حتی در تیپ های عادی خصوصیات و
مشخصات جالب توجهی بگنجاند
اما اگر خصوصیت اصلی این دسته ، سادگی و عادی بودن آنها باشد یا
به عبارت دیگر اگر با تمام تلاش خود برای خارج شدن
از شخصیت عادی و معمولی ،
باز هم به همان شکل اولیه بازگردند از نظر تیپ شخصیتی
دارای نوعی ارزش میگردد و
در حقیقت مظهر و نماینده ی آن تیپ عادی و معمولی میشوند
که البته تمایل ندارند در آن باقی بمانند
و تلاش میکنند به هر قیمت که شده از آن مستقل شوند
بدون اینکه امکانی برای رسیدن به این هدف داشته باشند/.
♣ فئودور داستایوفسکی/.
در هر فکر نو و جدی چیزی هست که فهماندنش به سایرین ممکن نیست
حتی اگر کتاب ها در مورد آن بنویسند و سالها راجع به آن حرف بزنند .
این چیز در ذهن شما باقی میماند و
شما بدون اینکه موفق بشوید آن را با کسی در میان بگذارید از دنیا خواهید رفت . . .
فئودور داستایوفسکی /.
البته که او در اشتباه بود !
من بچه نبودم ؛ اما در یک مورد حق با او بود ،
من دوست نداشتم وقتم را با بزرگسالان بگذرانم .
مدت ها بود که چنین حسی داشتم .
دوست نداشتم با آنها باشم چون اصلا نمیدانستم چطور باید با آنها سر کنم . . .
فئودور داستایوفسکی/.