مشغول بازی هستیم که دختری از میان بازیکنان بیرون می آید .
به نظر مربی یا کاپیتان باشد . با کیم میونگ چول صحبت میکند .
کیم میونگ چول سر تکان میدهد و قانع میشود . به ما میگوید : برویم دیگر . . .
-چرا آخر ؟!
-برویم دیگر . . . این خانم میگوید امروز روز تمرین ماست و نوبت گرفته ایم .
این دو نفر وقت ما را گرفته اند .
شاکی میشویم حسابی . به سید موسوی میگویم از بس بد بازی کردی !!
در حالی که زوج پت و متی بودیم دوتایی !
این اعتراض هم مثل ماجرای مترو برای من شگفت آور است .
روشن است که کیم میونگ چول درجه ی حزبی بالایی دارد و این از پوشش اش مشخص است .
اما دختر منعی نمیبیند از اینکه حق قانونی خود را از او طلب کند .
موضوع کمی با دیکتاتوری های شخصی که قبلا دیده ایم و شنیده ایم تفاوت میکند . . .
رضا امیرخانی /.